سفارشات امام کاظم علیه السلام به هشام
الامام الكاظم «علیه السلام»: يا هشام! إنّ لقمان قال لابنه: .. يا بنيّ! إنّ الدّنيا بحر عميق، قد غرق فيه عالم كثير. فلتكن سفينتك فيها تقوى الله، و حشوها الايمان، و شراعها التّوكّل، و قيّمها العقل، و دليلها العلم، و سكّانها الصّبر.
امام كاظم «علیه السلام»: اى هشام! لقمان به پسر خويش گفت: دنيا دريايى ژرف است كه مردمان بسيار در آن غرق شدهاند. چنان كن كه كشتى تو در اين دريا ترس از خدا، و بار آن ايمان، و بادبان آن توكّل، و كشتيبان آن عقل، و راهنماى آن علم، و سكّان آن بردبارى باشد (الحياة با ترجمه احمد آرام ج1 ص70)
الامام الكاظم «علیه السلام»- في حديث طويل: لا نجاة إلّا بالطّاعة، و الطاعة بالعلم، و العلم بالتعلّم، و التّعلّم بالعقل يعتقد. و لا علم إلّا من عالم ربّانيّ.
امام كاظم «علیه السلام»: رستگارى جز به طاعت نيست. و طاعت به علم است. و علم به آموختن فراهم مىشود. و انسان با هدايت عقل به آموختن مىگرايد. و علم واقعى آن است كه از نزد عالم ربّانى رسيده باشد(الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 70).
الامام الكاظم «علیه السلام»: يا هشام! إنّ ضوء الجسد في عينه، فإن كان البصر مضيئا استضاء الجسد كلّه. و إنّ ضوء الرّوح العقل، فإذا كان العبد عاقلا كان عالما بربّه، و اذا كان عالما بربّه أبصر دينه. و إن كان جاهلا بربّه لم يقم له دين. و كما لا يقوم الجسد إلّا بالنّفس الحيّة، فكذلك لا يقوم الدّين إلا بالنيّة الصّادقة، و لا تثبت النيّة الصادقة الا بالعقل.
امام كاظم «علیه السلام»: اى هشام! نور تن در چشم است. پس اگر ديده روشن باشد، همه تن از نور آن روشنى مىگيرد. و روشنى روح عقل است. پس اگر انسان عاقل و خردمند باشد، پروردگار خود را مىشناسد. و چون پروردگار خود را شناخت در دين خود بصيرت پيدا مىكند. و چون كسى پروردگار خود را نشناسد دينى براى او باقى نمىماند. و همان گونه كه تن جز با جان، زنده و بر پاى نمىماند، دين نيز جز با نيت خالص بر پاى نمىماند. و نيت خالص جز با عقل استوار نمىگردد.
(الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص84)
الامام الكاظم «علیه السلام»: لكلّ شيء دليل، و دليل العاقل التفكّر، و دليل التفكّر الصّمت. »
امام كاظم «علیه السلام»: هر چيز را راهنمايى است. راهنماى خردمند انديشيدن است، و راهنماى انديشيدن، خاموشى گزيدن (الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص84)
الامام الكاظم «علیه السلام»: تفقّهوا في دين اللَّه، فإنّ الفقه مفتاح البصيرة، و تمام العبادة، و السّبب الى المنازل الرّفيعة، و الرّتب الجليلة، في الدّين و الدّنيا.
و فضل الفقيه على العابد كفضل الشّمس على الكواكب. و من لم يتفقّه في دينه لم يرض اللَّه له عملا
امام كاظم «علیه السلام»: در دين خدا تحقيق و تفقّه كنيد، كه فهم و فقه كليد بينايى، و كاملكننده عبادت، و سبب رسيدن به جايگاههاى بلند و پايگاههاى بزرگ در دين و دنيا است. برترى فقيه (دينشناس) بر عابد همچون برترى خورشيد بر ستارگان است. و هر كس در دين خود تفقه نكند،خدا از هيچ عمل او خرسند نمىشود(الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 102).
نکته حدیث:
بنگريد! «فقيه» در كاربرد احاديث و اخبار، به معنايى كه در سدههاى بعد اصطلاح شده و تاكنون نيز متداول است نيست. فقيه، در اين اصطلاح، يعنى كسى كه علم «فقه» اصطلاحى را به صورت اجتهادى بداند
ليكن فقيه، در منطق احاديث و تعاليم، يعنى عالم به ابعاد گوناگون دين و شناختهاى دينى و عامل به موازين اخلاق و اعمال اسلامى، كسى كه دين را در بعد توحيد و خداشناسى، و حاكميت سياسى و اجتماعى، و تربيت و اخلاق و خودسازى، و مديريت و قضا و حقوق و احكام و اقدام و اعمال به خوبى بشناسد و خود نمونه عملى آن باشد. و چون اكنون روزگارى است جهان بشرى دگرگون شده و حيات انسانى متحول گشته است، و مسائل بيشمارى در مفاهيمى نو، براى انسان و انسانيت پيش آمده است، فهم همه مبانى و مسائل اسلامى، در ارتباط با انسان و جهان و بشريت و حيات، كار فرد نيست. اين است كه بايد از اين پس، اين مسائل به وسيله هيئتها و گروههاى عالم و شايسته، و تخصص ديده، و انسانگرا و زندگيشناس، شناخته و تبيين و عرضه گردد
برگرفته از(الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص70 الی102)