حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهادر روز اول ذيقعده سال 173 قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى كاظم عليه السلام و مادر گرامى اش حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها مىباشد، كه بعد از تولد حضرت رضا عليه السلام به «طاهره» ملقب گرديد. (1)
بنابراين حضرت معصومه سلام الله علیها با امام رضا عليه السلام خواهر و برادر ابوينى هستند. در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا عليه السلام به خراسان، حضرت معصومه سلام الله علیها بعد از يك سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدينه منوره عازم خراسان گرديد. از آن جايى كه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام پيام آور فرهنگ و معارف اهل بيت عليهم السلام و مدافع مظلوميت امامان شيعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوتهاى زمان بود، عوامل حكومتى بنى عباس، در شهر ساوه به كاروان حامل آن حضرت حمله كرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتى طبق نوشته استاد محقق شيخ جعفر مرتضى عاملى در كتاب حياة الامام الرضا عليه السلام، آن حضرت را نيز مسموم نمودند (2) .
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بر اثر مسموميت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بيمار گرديد و فرمود: مرا به شهر قم ببريد; زيرا از پدرم شنيدم كه مىفرمود: شهر قم مركز شيعيان ماست (3) .
براى همين حضرت معصومه سلام الله علیها در 23 ربيع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زيادى از مردم مشتاق و شيفته اهل بيت عليهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج كه به «بيت النور» شهرت يافت، در دهم ربيع الثانى سال 201 هجرى ديده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گرديد.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه سلام الله علیها
قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده كه عده اى زرتشتى و يهودى در آن زندگى مىكردند. بعد از اسلام با آمدن اشعرى ها (كه اصالتا شيعه و يمنى تبار بوده اند)، كم كم اين سرزمين توسعه يافت. در اوائل قرن اول و در سال 23 هجرى شهر قم توسط لشكر اسلام فتح گرديد و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد. نخستين كسانى كه از اشعرى ها به قم آمدند عبدالله بن سعد و عبدالله احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالك بن عامر اشعرى بودند و به اين ترتيب ارتباط شيعيان خالص علوى با قم برقرار شده و مامن شيعيان گرديد. از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بيت عليهم السلام علاقه خاصى پيدا كرده و به همين جهت مورد سختگيرى و بى مهرى خلفاى حاكم و ستمگر عصر خود بودند.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه سلام الله علیها از آبادانى ظاهرى بى بهره بود و اهالى شيعى مذهب آن در اثر بى توجهى حاكمان مورد آزار و اذيت بودند، اما از لحاظ ايمان و اعتقاد مذهبى، اين شهر بهترين فضاى معنوى را داشته و زمينه پذيرش اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و ياران با وفاى آنان در اين منطقه كاملا فراهم بود.(4)
به همين جهت امامان معصوم عليهم السلام در مناسبت هاى مختلف، شهر قم و اهالى آن را مورد عنايت قرار داده و عبارات زيبايى را كه حاكى از علاقه مندى آن بزرگواران به اين خطه ايران بود، بيان مى كردند. حتى گاهى ائمه اطهار با فرستادن تحفه ها و هدايا اهل قم را مفتخر مى ساختند. از جمله مىتوان به ابى جرير زكريا بن ادريس و زكريا بن آدم و عيسى بن عبدالله و چند نفر ديگر اشاره نمود كه به افتخار اخذ هداياى ارزشمندى همچون انگشترى و جامه و كفن از دست مبارك ائمه هدى عليهم السلام نائل شدند. (5)
به نظر مىرسد تعداد اخبار و احاديثى كه در مورد شهر قم از ائمه اطهار عليهم السلام روايت شده است درباره هيچ يك از شهرهاى ايران روايت نشده است. مرحوم شيخ حسين مفلس در كتاب «تحفة الفاطميين» چهل حديث در باره قم نقل كرده است (6) .
در كتاب هاى معتبر شيعى همچون بحارالانوار; سفينة البحار و مستدرك سفينة البحار و... در اين رابطه روايات جامع و قابل توجهى نقل شده است. براى آشنايى بيشتر به برخى از اين روايات اشاره مىكنيم:
1- سلام بر اهل قم
امام صادق عليه السلام روزى با اشاره به عيسى بن عبدالله قمى فرمود: «سلام بر مردم قم! خداوند شهرهاى آنان را با باران سيراب كند و بركت ها را بر آنان نازل كند و بدىهاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آنها اهل ركوع و سجود و قيام و قعودند. آنان فقيه و دانشمند و اهل درك حقايق و روايت و عبادت نيكو هستند» . (7) |
2- راهى به سوى بهشت
صفوان بن يحيى كوفى معروف به بياع سابرى از نزديكترين و مطمئنترين ياران امام رضا عليه السلام مىگويد: روزى در حضور امام رضا عليه السلام نشسته بودم كه از شهر قم و اهالى آن سخن به ميان آمد و اينكه آنان در زمان ظهور حضرت ولى عصر عليه السلام به سوى آن بزرگوار ميل خواهند كرد. در اين لحظه امام هشتم عليه السلام به اهل قم درود فرستاده و فرمود: «رضى الله عنهم، ثم قال: ان للجنة ثمانية ابواب و واحد منها لاهل قم; و هم خيار شيعتنا من بين سائر البلاد، خمر الله تعالى ولايتنا فى طينتهم; (8) خداوند از آنان خشنود باشد، سپس فرمود: همانا بهشت داراى هشت در است كه يكى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شيعيان برگزيده ما در ميان ساير شهرها هستند. خداوند ولايت و محبت ما [اهل بيت] را با طينت آنان عجين كرده است.»
3- پايگاه ياران مهدى عليه السلام
عفان بصرى مىگويد: روزى امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اتدرى لم سمى قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم. قال: انما سمى قم لان اهله يجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات الله عليه - و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه; آيا مىدانى چرا شهر قم را «قم» ناميده اند؟ عرض كردم: خدا و پيغمبرش و شما آگاهتريد. امام عليه السلام فرمود: قم ناميده شده است براى اينكه اهل آن با قائم آل محمد صلى الله عليه و آله همراه مىشوند و با او قيام نموده و بر او استقامت مى ورزند و او را يارى مى رسانند.» (9)
در اين روايت نقش مردم قم و ساكنين اين شهر مقدس در حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام مشخص شده است. با توجه به اين حديث، اهالى قم به ويژه دانايان و آگاهان آن، وظيفه اى مهمتر و مسؤوليت سنگين ترى نسبت به ساير شهرهاى ايران به دوش مىكشند و اين حقيقت، تلاش آنان را در زمينه سازى براى حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام بيشتر از ساير سرزمين ها مى طلبد.
4- شهر قم در قرآن و وعده پيروزى بر اسرائيل
پيشواى ششم روزى با ياران خود نشسته و قرآن تلاوت مىكرد تا به اين آيه رسيد: «فاذا جاء وعد اوليهما بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باس شديد فجاسوا خلال الديار و كان وعدا مفعولا (10) » ; «[اى بنى اسرائيل! ] پس هنگامى كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مى گماريم; تا ميان خانه ها [يتان] به جست و جو در آيند، و اين تهديد تحقق يافتنى است.»
ياران امام در اين لحظه پرسيدند: «جعلنا فداك من هؤلاء؟ فقال: ثلاث مرات، هم والله اهل قم (11) ; جانمان به فداى تو، اين گروه چه كسانى هستند؟ امام صادق عليه السلام سه بار فرمود: به خدا سوگند! آنان اهل قم هستند.»
5- پناهگاه فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: «اذا اصابتكم بلية و عناء فعليكم بقم فانه ماوى الفاطميين (12) ; هرگاه [در تنگناهاى زندگى قرار گرفتيد و] بلاها و مصيبت ها به شما روى آورد، به سوى قم برويد; چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه سلام الله علیها است.»
چنانكه اشاره شد، روايات متعددى از ائمه اطهار عليهم السلام در تجليل و تقدير از قم و اهل آن وارد شده است و در آنها، شهر قم با القاب و عناوين ويژه اى مورد تجليل قرار گرفته است، از جمله آنها نام هاى زير مىباشد: قم (شهر قيام)، حرم اهل بيت، شهر امن و امان، مركز ياران ائمه، قطعه اى از بيت المقدس، كانون شيعيان، آسايشگاه انسانهاى با ايمان، مجمع انصار المهدى عليه السلام، سرزمين مقدس، پرتگاه و محل سقوط ستمگران و گردنكشان، منبع علم و فضيلت و تقوى، سالمترين شهرها و غيره.
6- اگر مردم قم...
با اين همه فضائل و مناقب كه در مورد شهر قم و ساكنان آن در سيره و سخن اهل بيت عليهم السلام وارد شده است، بايد توجه داشت كه اينها مشروط به تداوم ايمان و اعتقاد به ارزش هاى اسلامى و ادامه راه اهل بيت عليهم السلام توسط مردم قم مىباشد و گرنه اگر كسى خيال كند كه چون قمى هست و يا اينكه در شهر قم زندگى مىكند و بدون عمل، مشمول اين رحمت و بركات الهى خواهد شد، به خيالى باطل و پندارى بى پايه و سست دچار شده است; چرا كه امام صادق عليه السلام فرمود: «تربة قم مقدسة و اهلها منا و نحن منهم، لا يريدهم جبار بسوء الا عجلت عقوبته; ما لم يخونوا اخوانهم (و ما لم يحولوا احوالهم)، فاذا فعلوا ذلك سلط الله عليهم جبابرة سوء! ; خاك قم مقدس است و ساكنان آن از ما اهل بيت هستند و ما هم از آنهائيم، هيچ حاكم [گردنكش و] ستمگرى به آنها قصد سوء نمىكند مگر اينكه خداوند در عذاب او تعجيل مىفرمايد. البته به شرط آنكه [اهل قم] به برادران خود خيانت نكنند (و احوال خود را تغيير ندهند)، زيرا در آن صورت خداوند متعال ستمگران بيدادگر را بر آنان مسلط خواهد كرد.»
بخشى از آثار و بركات حضرت معصومه سلام الله علیها در قم
ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم و دفن پيكر مطهر آن بانوى كبريا در اين شهر، آثار و بركات فراوانى را به همراه داشته است. از لحظه ورود نبيره رسول الله صلى الله عليه و آله به قم، پيوسته اين شهر از جهات فرهنگى، سياسى، اجتماعى، عمرانى و اقتصادى رو به رشد و پيشرفت نهاده است. تاثير اين واقعه تاريخى را مىتوان با مطالعه زواياى تاريخى اين شهر به دست آورد. بركات اين بانوى مجلله در شهر قم آنگاه به اوج خود مىرسد كه بدانيم تاثير وجود آن حضرت در تحولات تاريخى، فرهنگى، مذهبى، اجتماعى نه تنها در محدوده يك شهر بلكه گاهى در كل كشور ايران بوده و يا حداقل وقايع وحوادث كشور ايران به نوعى مرتبط با شهر قم مىباشد.
بركات حضرت معصومه سلام الله علیها در شهر قم و تاثير اين شهر بر كل ايران آنچنان مهم بوده و هست كه سالها دل و ديده ميليونها زائر و مجاور و جهانگرد را به خود مشغول داشته است. اين تاثير نه تنها براى زائران مشتاقى كه از راه هاى دور به عشق زيارت مرقد مطهر اين دخت عصمت و يادگار امام موسى عليه السلام با ارادت خالصانه به اين مكان مقدس مى شتابند ملموس است بلكه حتى براى كسانى كه با انگيزه هاى غير مذهبى وارد اين مكان شده اند و يا از اين ديار عبور كرده اند، پرجاذبه و شگفت انگيز بوده است. در عظمت و شكوه ظاهرى اين بارگاه مقدس، حقيقت و معنويت خاصى نهفته است كه ناخود آگاه هر بيننده اى را به سوى آن متوجه ساخته و دل و ديده اش را صيد مىكند.
در اينجا اعترافات چند تن از افراد خارجى را كه در قرن هاى گذشته از قم ديدن كرده و در لابلاى سخنان خود به نقش ارزنده اين بانوى ملكوتى و تاثير بارگاه آن حضرت در شهر قم اشاره كرده اند، مرور مىكنيم.
«اوژن فلاندن» جهانگرد فرانسوى و دانشمندى كه در زمان محمد شاه قاجار در سالهاى 1219 و 1221 شمسى به اتفاق هموطن هنرمند خود «پاسكال كست» به ايران آمده است، در مورد اهميت و نقش شهر قم و مرقد مطهر حضرت معصومه عليها السلام چنين مىنگارد: «مقبره فاطمه كه ايرانى ها «معصومه» مىنامند در تمام مشرق، احترامى به سزا دارد و مردم از اكناف به زيارتش مى آيند، فاطمه نوه على است. از پادشاهان ايران، شاه عباس دوم، شاه صفى و فتحعلى شاه در قم مدفونند. تيمور لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شايد از بركت فاطمه باشد» . (13)
«كارل بروگش» جهانگرد آلمانى نيز كه اوضاع ايران را در سده نوزدهم ميلادى از ديد مادى خود بررسى كرده است، در مورد عظمت ظاهرى شهر قم و حضرت معصومه سلام الله علیها چنين مىگويد: «دورنماى قم به معناى واقعى كلمه از فاصله چند ميلى مى درخشد، زيرا گنبد زيارتگاه اين شهر را با ورقه هايى از طلا پوشانده اند كه نور آفتاب را به شكل خيره كننده اى منعكس مىكند. شاهان ايران علاقه زياد دارند به اين كه گنبد بناهاى مقدس را با ورقه هاى طلا و نقره بپوشانند. طلا كارىها و نقره كارىهاى زيباى ضريح مقدس واقعا چشم را روشن مىكنند. خدمتكارانم پيوسته از شكوه و جلال گنبد و مقبره فاطمه در قم سخن مىگفتند.
نه فقط زندگان بلكه مردگان نيز به سوى اين مزار جلب مىشوند; زيرا بسيارى از ايرانيان وصيت مىكنند كه پس از مرگ در جوار اين بانوى مقدس دفن شوند. قم مدفن قديسين هم هست. بنا به گفته اهالى محل، قم داراى 444 امامزاده كوچك و بزرگ است» . (14)
به هر حال بعد از ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم و دفن پيكر مطهر آن حضرت در اين سرزمين مقدس، علويان و سادات بيشترى به اين شهر روى آوردند، توجه شيعيان به اين نقطه فزونى يافت و علما و مشاهير شيعه در طول تاريخ بهاين مكان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به اين شهر زياد شد و موقعيت مذهبى قم تثبيت و استحكام تاريخى يافت.
قم با اين ويژگى ها در ميان شهرهاى شيعه نشين از شهرت جهانى برخوردار شد و يكى از شهرهاى مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراكز مهم فرهنگى و فقهى شيعه گرديد
در اينجا به فهرست برخى از نتايج ورود حضرت معصومه عليها السلام به شهر قم مىپردازيم:
1- گسترش شهر قم
شهر قم به تدريج از شمال شرقى، به جنوب غربى كه محل دفن آن حضرت بود كشيده شد به طورى كه حرم فاطمه معصومه سلام الله علیها كه در حاشيه شهر قرار داشت، امروزه در مركز شهر و در آبادترين قسمت آن واقع است.
2- مورد توجه شدن قم
توجه پادشاهان و حاكمان و طبقات گوناگون مردم به اين شهر و كوچ بسيارى از افراد مشتاق اهل بيت عليهم السلام براى اقامت در آن، به خاطر مدفون بودن حضرت معصومه سلام الله علیها در اين شهر است.
3- استحكام مذهبى قم
قم از جنبه مذهبى استحكام ويژهاى يافته و مركز روحانيت شيعه شد. و عده اى از بزرگترين علماى شيعه از آنجا برخاسته يا در آن اقامت كردند.
4- كثرت سادات در شهر قم
بعد از دفن حضرت معصومه سلام الله علیها عده بسيارى از فرزندزادگان امام حسن و امام حسين و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا عليهم السلام و از فرزندان محمد حنفيه و زيد بن على بن الحسين عليهم السلام و اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام از اطراف به قم روى آورده اند. از آنجا كه اين شهر از ابتدا مورد نظر آل على عليهم السلام بوده است و مردم قم نسبت به اولاد پيغمبر صلى الله عليه و آله ارادت و علاقه خاصى داشته اند، به تدريج بعد از ورود حضرت معصومه سلام الله علیها از نظر كثرت سادات، موقعيت بى نظير و يا كم نظيرى يافته است.
امروزه كثرت سادات قم، به خوبى محسوس و مشهود است و چند محله به نام علويان وسادات است كه بيشتر آنها سيد هستند، از جمله محله سيدان، محله موسويان و محله موسى مبرقع و همچنين وجود سادات برقعى و رضوى و چاووشى و غيره نشانگر اين حقيقت مىباشد.
5- توجه به امور امامزادگان
مردم قم از اوايل قرن سوم هجرى كه فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم مدفون شد، در بزرگداشت مقابر اولاد پيامبر صلى الله عليه و آله همان تلاش را كردند كه در زمان حياتشان از آنان به عمل مى آوردند. ساختن بناهاى مجلل و بارگاه و گنبد و وقف اموال در اين راه از جمله اين تلاش هاست. در دوره صفويه و قاجاريه، بعضى از جهانگردانى كه به ايران آمده و از قم عبور كرده اند، در سفرنامه هاى خود امامزادگان قم را وصف نموده و حتى در پاره اى از آنها در تعداد امامزادگان افراط كرده اند.
6- پرورش علماى بزرگ در شهر قم
يكى ديگر از بركات فاطمه معصومه سلام الله علیها، پرورش عالمان و انديشمندان بزرگ در اين شهر مىباشد كه به نام بعضى از آنان اشاره مىشود:
- على بن حسين بن بابويه قمى، پدر شيخ صدوق يا صدوق اول;
- محمد بن على بن بابويه قمى، معروف به شيخ صدوق و نويسنده نزديك به 300 كتاب در اصول و فروع;
- محمد بن حسن صفار، از ياران نزديك امام حسن عسكرى عليه السلام;
- احمد بن اسحاق قمى، وكيل امام عسكرى عليه السلام در قم و سازنده مسجد معروف امام به دستور آن حضرت;
- احمد بن ادريس قمى، از محدثان شيعى;
- زكريا بن آدم، از اصحاب امام رضا عليه السلام;
- ابوعبدالله محمد بن خالد برقى، اديب، محدث و نويسنده كتاب هاى مهمى همچون: التنزيل و التعبير، كتاب العلل، كتاب يوم و ليله (15) ;
- احمد بن محمد بن خالد برقى، منسوب به برق رود قم و نويسنده كتاب هاى فراوانى همچون: المحاسن، كتاب التبليغ و الرساله، كتاب التراحم و التعاطف، و ساير تاليفات وى كه به دهها جلد بالغ مىشود (16) ;
- على بن ابراهيم قمى، مفسر معروف;
- خواجه نصير الدين طوسى جهرودى معروف به استاد البشر و از افتخارات جهان اسلام;
- صدر المتالهين شيرازى، كه آثار برجسته فلسفى از جمله: اسفار اربعه، شواهد الربوبيه، شرح كافى و... را پديد آورد;
- ملا عبد الرزاق لاهيجى، فيلسوف وحكيم نامدار شيعه در قرن 11 و صاحب كتاب هاى شوارق الالهام و گوهر مراد;
- حاج ملا مهدى قمى نراقى، نويسنده جامع السعادات;
- ميرزا ابوالقاسم قمى (ميرزاى قمى)، صاحب قوانين و داراى كرامات بى شمار.
وصدها عالم و دانشمند و شاعر و وزير و مورخ و رجال علمى و مردان سياست و وزارت از اين خطه ظهور نموده اند كه تفصيل آن در جاى خود بيان شده است. (17)
7- حوزه علميه قم
يكى ديگر از بركات مزار مقدس بانوى دو عالم، حضرت معصومه عليها السلام در شهر قم، رونق گرفتن حوزه علميه مىباشد. تاريخ اين كانون علم و فقاهت به قرن ها قبل بر مىگردد. ابراهيم بن هاشم قمى، سعد بن عبدالله قمى، احمد بن اسحاق قمى، على بن بابويه قمى و دهها محدث و عالم شيعى از اوايل قرن سوم هجرى به بعد، زمينه گسترش علم و ادب و حديث را در اين شهر ايجاد كرده بودند. اين حوزه علمى كم و بيش تداوم داشت و ترويج علم در اين شهر همچنان در طول تاريخ ثمرات پربارى به همراه داشت
هجرت ملاصدرا فيلسوف نامى شيعه به قم چهره ديگرى به اين حركت داد. سكونت مرحوم فيض كاشانى در قم و تاسيس مدرسه فيضيه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام، رشد فكرى و فضاى علمى اين شهر را دگرگون نمود.
اين رشد علمى همچنان رو به بالندگى بود تا در سال 1315 شمسى مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى پرچمدار علم و فضيلت از اراك به قم آمده و روحى تازه به كالبد اين كانون فقاهت و معنويت دميد. اقبال آيت الله العظمى بروجردى رحمه الله به قم، فعاليتهاى فرهنگى واجتماعى را در اين شهر تسريع نموده و همچنين ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شيعى و همراهى آنان با حركت حوزه علميه در شكوفائى آن نقش به سزايى داشت.
امروزه به بركت معنوى حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، مجمع بزرگى از مراجع، آيات عظام و فقيهان و مجتهدان در اين شهر نورانى و ملكوتى ايجاد شده است كه مورد توجه جهانيان مىباشد.
هم اكنون خيل عظيمى از طلاب و دانش پژوهان علوم اسلامى در اين حوزه مقدسه به تحصيل و تدريس اشتغال دارند كه با زعامت مراجع تقليد و تدبير مديريت حوزه علميه قم برنامه ريزى هاى خاصى براى توسعه و بارور نمودن هرچه بيشتر علوم اسلامى و تخصصى نمودن آن در حال انجام است كه آينده روشن و بالنده ترى را نويد مىدهد. لازم به ذكر است اين زمانى مىرسد كه از قم علم و دانش به ديگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مىشود، تا جايى كه اين شهر اسوه و الگوى شهرهاى ديگر گشته و هيچ كس در روى زمين باقى نمى ماند كه از قم به او بهره هاى علمى و دينى نرسد
رونق علمى شهر قم را امام صادق عليه السلام ده ها سال قبل از ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم، پيش بينى كرده و فرموده بود: «زمانى مىرسد كه از قم علم و دانش به ديگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مىشود، تا جايى كه اين شهر اسوه و الگوى شهرهاى ديگر گشته و هيچ كس در روى زمين باقى نمى ماند كه از قم به او بهره هاى علمى و دينى نرسد تا آنكه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد» . (18)
1) مناقب، ج4، ص367; زندگانى حضرت موسى بن جعفر عليه السلام، عمادزاده، ج2، ص375.
2) حياة الامام الرضا عليه السلام، ص428.
3) وديعه آل محمد صلى الله عليه و آله، ص 12.
4) تاريخچه قم، ص16.
5) تاريخ مذهبى قم، ص92.
6) همان.
7) بحارالانوار، ج57، ص217; مستدرك سفينة البحار، ج8، ص598.
8) بحار الانوار، ج 57، ص 216.
9) بحارالانوار، ج 57، ص 216 و معجم احاديث المهدى عليه السلام، ج 3، ص 474.
10) اسراء/ 5.
11) بحارالانوار، ج57، ص216.
12) همان، ص215.
13) ماهنامه كوثر، ش9، ص73 و 74 با اختصار.
14) همان، ش12، ص65 و 66. با اختصار.
15) رجال نجاشى، ص335.
16) همان، 76.
17) براى اطلاعات بيشتر به «تاريخ مذهبى قم» مراجعه شود.
18) بحارالانوار، ج60، ص213.