امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود:
لیکن أبغض النّاس إلیک و أبعدهم منک أطلبهم لمعائب النّاس.
لیکن أبغض النّاس إلیک و أبعدهم منک أطلبهم لمعائب النّاس.
باید دشمنترین مردم نزد تو و دورترین آنها از تو کسانى باشند که بیشتر در صدد یافتن خطاهاى مردم هستند.
2. بى اعتنایى به عیب جویان:
راه دیگرى که براى جلوگیرى از اشاعه فحشاء وجود دارد بىاعتنایى به کسانى است که مىخواهند با شایعه پراکنى و عیبجویى از دیگران از قبح و زشتى گناهان بکاهند و آن را در نظر مردم بىاهمیّت جلوه دهند.
این قبیل افراد با ذکر عیوب دیگران جوّ جامعه را آلوده کرده و بدین وسیله براى تعمیم فساد و گسترش گناه زمینهسازى مىکنند.
پس اگر به سخن آنها ترتیب اثر داده نشود و در همه جا با بىاعتنایى مردم روبرو شوند ناگزیر دست از این کار زشت برداشته و بىکار خود مىروند.
شخصى به نام محمد بن فضیل مىگوید:
خدمت امام هفتم حضرت موسى ابن جعفر علیهما السّلام رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم، درباره یکى از برادران دینى من کارى را نقل مىکنند که من آن را ناخوش دارم ولى هنگامى که از خود او سؤال مىکنم انکار مىکند با اینکه گروهى از افراد موثق و مورد اعتماد این خبر را براى من نقل کرده اند. حضرت فرمود:
یا محمّد کذّب سمعک و بصرک عن أخیک فإن شهد عندک خمسون قسامه و قالوا لک قولا فصدّقه و کذّبهم، لا تذیعنّ علیه شیئا تشینه به، و تهدم به مروّته فتکون من الّذین قال اللّه فی کتابه
«إنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أنْ تَشیعَ الْفاحِشَه فِی الَّذینَ امَنُوا لَهُمْ عَذابٌ ألیمٌ فِی الدُّنیا وَ الاخِرَه»
[1]
اى محمد گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن و اگر پنجاه نفر به عنوان شاهد قسم یاد کردند و درباره او چیزى به تو گفتند ولى خود او انکار کرد به گواهى آنان ترتیب اثر مده، سخن او را بپذیر و گفته آنها را قبول مکن.
(سپس فرمود:)
مبادا چیزى را که مایه عیب و ننگ او و وسیله درهم کوبیدن شخصیت و شرف انسانى او مىگردد منتشر کنى، زیرا در زمره کسانى قرار خواهید گرفت که خداوند درباره آنها فرموده است:
«کسانى که دوست مىدارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود براى آنها است عذابى دردناک در دنیا و آخرت».
در حدیث دیگرى امام باقر علیه السّلام فرمود:
یجب للمؤمن على المؤمن أن یستر علیه سبعین کبیره.
هر مؤمنى وظیفه دارد هفتاد گناه کبیره را بر برادر مؤمن خود بپوشاند.
حضرت على- علیه السّلام- مىفرماید:
أیُّها النّاس، من عرف من أخیه وثیقه دین و سداد طریق فلا یسمعنّ فیه أقاویل الرّجال أما إنّه قد یرمى الرّامى و تخطئ السّهام و یحیل الکلام، و باطل ذلک یبور، و اللّه سمیع و شهید. أما إنّه لیس بین الحقّ و الباطل إلا أربع أصابع.
فسئل علیه السّلام، عن معنى قوله هذا، فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه ثمّ قال: الباطل أن تقول سمعت و الحقّ أن تقول رأیت.
فسئل علیه السّلام، عن معنى قوله هذا، فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه ثمّ قال: الباطل أن تقول سمعت و الحقّ أن تقول رأیت.
اى مردم آن کس که نسبت به برادر دینىاش از لحاظ دین و مذهب سابقه خوبى سراغ دارد دیگر نباید به سخنانى که این و آن درباره او مىگویند گوش فرا دهد.
آگاه باشید (اثر زیان کلام از زیان تیر سختتر و بیشتر است، زیرا) گاهى تیرانداز تیر مىاندازد و تیرش به خطا مىرود، اما کلام بى اثر نمىماند (اگر چه دروغ باشد و سخن باطل و نادرست فراوان گفته مىشود) ولى سخن هاى باطل نابود خواهد شد (و گناه آن براى گوینده باقى مىماند) و خداوند شنوا و گواه است
. بدانید بین حق و باطل بیش از چهار انگشت فاصله نیست.
از امام علیه السّلام درباره این سخن سؤال شد، حضرت انگشتانش را کنار هم گذاشت و میان گوش و چشم خود قرار داد، سپس فرمود:
باطل آن است که بگویى شنیدم، و حق آن است که بگویى دیدم.
خلاصه و نتیجه بحث
بىتردید، انسان نیاز دارد که عیبهاى خویش را بازشناسد و در این راه باید از نظریات و انتقادات دیگران نیز بهره بگیرد و براى این کار به کسانى که به خلوص و صفاى باطن آنها اطمینان دارد مراجعه کند. از سوى دیگر، دوستانى که به قصد خیرخواهى، لغزشها و خطاهاى دوست خود را یادآورى مىکنند باید خیلى سرّى و خصوصى مراتب را به او تذکّر دهند، نه در انظار مردم.
اما اگر کسى به نام عیبزدایى و نصیحت، گناهان و عیوب مؤمنان را در میان مردم افشا کند به مصداق آیه شریفه «إنَّ الَّذینَ یُحِبَّونَ أنْ تَشیعَ الْفاحِشَه...»
جزو کسانى خواهد بود که اشاعه فحشاء را دوست مىدارند و چنین کسى در دنیا و آخرت به عذاب دردناک الهى دچار خواهد شد و در عظمت این گناه همین بس که خداى متعال در آخر آیه مىفرماید:
وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ[2]،
وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ[2]،
خدا مىداند (که آثار و عواقب ناگوار این گناه چیست) و شما نمىدانید.
[1].سوره ص، آیه72.
[2] .همان.
آیت الله مهدوی کنی - نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص228[2] .همان.