به مرحوم مطهري گفتم ميخواهم از گروه تفسير نمونه جدا شوم، چون اخلاص ندارم؛ گفت: چطور؟ گفتم: چون وقتي تفسير نمونه چاپ ميشود من صفحه اول آن را نگاه ميكنم ببينم نوشته شده به قلم دانشمندان محسن قرائتي و ...، چون من دنبال اسمم ميگردم معلوم ميشود كارم براي خدا نيست. مرحوم مطهري به من گفت: استادي به شاگردش نصيحت ميكرد كه نسبت به كارها را ولو اخلاص هم داشته باشي عجله نكن، مثل قضاوت بعضي كارها را اگر اخلاص داشتي انجام بده مثل عبادت، بعضي كارها را ولو اخلاص هم نباشد انجام بده مثل تبليغ؛ تبليغ مفيد است منتهي با اخلاص اثرش بيشتر ميشود و ذخيره قيامت هم است. اگر اخلاص هم نبود براي مردم مفيد است.
زمان شاه رفتم زندان ديدن يكي از علما گفتم مرا نصيحت كن، هرچه فكر كرد چيزي يادش نيامد. گفت: همين كه من مطلبي يادم نميآيد بهترين نصيحت براي شماست. من خيلي مطالعه كردهام ولي چون يادداشت نكردهام، از گفتن يك جمله عاجزم. الآن كه از اينجا بيرون رفتي چند دفتر با موضوعات مختلف انتخاب كن و مطالب مربوط به هريك را جداگانه يادداشت كن. نتيجه اين كار دو سال پيش معلوم شد كه آيتالله استادي همه يادداشتهاي من را گرفت آورد مؤسسه در راه حق. 2400 سخنراني تايپ شد و در سيدي توشه تبليغ ارائه شد.
در تبليغ از خدا اخلاص بخواهيد، ولي به وسوسه اينكه اخلاص ندارم دست از تبليغ برنداريد، هميشه قلم و كاغذ همراهتان باشد تا مطالب مفيد و جالبي را كه ميخوانيد يا ميشنويد يادداشت كنيد. طلبه الآن بايد دويست برابر طلبههاي قديم سواد داشته باشد. علامه تستري كتابي به نام اوائل و بدائع دارد كه معلوم است نتيجه يادداشتهاي پراكنده ايشان بوده است. الآن آنچه كه ايشان در طول سالها يادداشت كرده، شما با يك جستجوي كوتاه اينترنتي ميتوانيد به دست آوريد لذا بايد سواد ما هم چندين برابر تستريها باشد.
يك وقت خدمت آيتالله صافي بودم گفت: من براي يافتن سه حديث تمام كتاب تاريخ بغداد را خواندم (اين كتاب 17 – 16 جلد است و هر جلد آن 900 – 800 صفحه است) الآن شما با دانستن يك كلمه از يك حديث راحت ميتوانيد از نرمافزار آن را پيدا كنيد.
اين شرايط استثنايي براي شما مهيا است، بايد از آن استفاده كنيد . كفران نعمت نكنيد. خداوند به خاطر دعاي حضرت عيسي براي حواريون مائده آسماني فرستاد، اما فرمود: اگر بعد از نزول اين مائده كسي كفر بورزد، او را چنان عذاب ميكنم كه احدي را آنگونه عذاب نكرده باشم.
قرآن ميگويد: موسي و خضر در حالي كه گرسنه بودند وارد يك روستا شدند، استطعما اهلها فابوا أن يضيفوهما، آندو از اهل روستا درخواست طعام كردند، اما اهل روستا آنها را اطعام نكردند. الآن وضع ما اينگونه نيست؛ همه شرايط فراهم است. اين شرايط فعلي براي هيچيك از پيامبران هم فراهم نبوده است.
تا قدرت داريد درس بخوانيد، وقتي هم خسته ميشويد ورزش كنيد. ورزشتان هم هدفدار باشد. ورزش اسلامي دو ويژگي دارد: امروز لذت، فردا خدمت. مثل شنا كه شناگر از شنا لذت ميبرد و ميتواند غريقي را هم نجات دهد. سعي كنيد مبتكر باشيد. بعضي نمره 20 ميگيرند ولي اهل ابتكار نيستند. برخي ممكن است معدلش 14 يا 15 باشد، ولي چون آدم مبتكري است به درد آخوندي ميخورد.
طلبه بايد عاشق باشد و عشقش صادق باشد. طلبه بايد پخته باشد نه داغ، چون هر داغي سرد ميشود ولي هيچ پختهاي خام نميشود.
مردم كره زمين سه دستهاند: توليدكننده، توزيعكننده، مصرفكننده. حديث داريم خوش به حال كسي كه توليدكننده، توزيعكننده و مصرفكننده علم باشد. عالم ناطق ينتفع بعلمه، عالم علم را توليد و با نطقش توزيع و با عمل به علم آن را مصرف ميكند.
30 هزار مسجد در كشور كم داريم؛ 30 هزار مسجد هم داريم كه روحاني ندارد؛ يعني ما 60 هزار روحاني نياز داريم. 3 بار در قرآن تصريح شده كه اسلام در دنيا فراگير خواهد شد. براي اين كار 3 چيز نياز داريم: 1. رهبري كه بتواند دنيا را مديريت كند، كه امام زمان است. 2. قانوني كه مصون از خطا و حب و بغض باشد، و آن قرآن است. 3. آمادگي جامعه، كه اين كار حوزههاي علميه است.
برخي ميگويند تا ملّا نشدي تبليغ نكن، در قرآن اينگونه نميآيد. در قرآن تبليغ هم توسط ملّا و هم توسط غيرملّا بيان شده است. ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم، اين تبليغ فقهاست. تبليغ ديگري هم است كه شرط آخوندي هم نميخواهد. إستمع نفي من الجن، عدهاي از جنيان در حال عبور صداي قرائت قرآن شنيدند و گفتند: إنّا سمعنا قراءنا عجبا و فامنّا، خودشان ايمان آوردند و به قوم خودشان نيز گفتند: يا قومنا استجيبوا داعي الله، شما هم ايمان بياوريد. ما هم ميتوانيم با قايق و كشتي كسي را نجات دهيم، يك وقت هم برگ زردي كه داخل حوض ميافتد، كشتي مورچههاي زيادي ميشود.
شما از همين الآن 10 تا سخنراني خوب و كلاسيك براي محرم آماده كنيد و به شهر خود كه ميرويد، حداقل براي دوستان و نزديكان خود جلسه تبليغي بگذاريد، حالا مفيد بوديد آيندهتان هم مفيد ميشود.
بعضي نداشتن امكانات را بهانه كار نكردن قرار ميدهند. قرآن خلاف اين را ميگويد، و ما يستوي البحران هذا عذب فرات و هذا ملح اجاج و من كل تأكلون لحما طريا و تستخرجون حليه و تري الفلك. شرايط حرف اول را نميزند، عرضه خود انسان حرف اول را ميزند. صياد از رودخانهاي كه آبش تلخ است هم ماهي ميگيرد. غواص از چنين آبي لؤلؤ پيدا ميكند و ناخدا در چنين آبي نيز كشتي ميراند. عرضه شما حرف اول را ميزند. اين عرضه را بايد در جواني تأمين كرد.
آيتالله العظمي بروجردي يكبار به طلاب گفتند: رواياتي كه ارزش عالم بيان ميكند منظورشان عالمي است كه ارشاد ميكند؛ با بيان، قلم، اخلاق و ... اگر ارشاد كرديد، اين روايات شامل حالتان ميشود.
من خدمت مقام معظم رهبري عرض كردم ما چند گروه جوان داريم: 1. جواناني كه مثل توتاند، درخت توت را تكان دهي، توت ميريزي. 2. جواناني كه مثل انارند، انار را بايد دانه دانه چنيد. 3. جواناني كه مثل گلاند، تيغ هم دارند. 4. جواناني كه مثل نارگيلاند، جذب اينها سخت و زمانبر است. 5. جواناني كه مثل گردواند، كه كوچك و متكبر بالاي درخت ميايستد و چوب هم سرش بزني نميافتد. ما جوانها فقط سرگرم گروه اوليم. چهار گروه ديگر دست ما نيستند، حوزه هم به فكر اينها نيست. ما بايد برويم آنها را جذب كنيم، نبايد منتظر باشيم خودشان بيايند. بعضي جوانها تا سالماند مسجد نميآيند، مگر اينكه مجروح يا مريض شوند. حوزه ما بايد يك تيمي داشته باشد كه ديدن اين جوانها بروند، احوالپرسي كنند و بروشوري به آنها بدهند تا آنها را جذب كنند.
ما 20 هزار طلبه ديپلمه داريم كه لمعه ميخوانند، به مقام معظم رهبري عرض كردم اگر اين سرمايه دست منافقين بود، تعداد زيادي تروريست تربيت ميكردند. ما از اينها بايد براي تبليغ چهره به چهره استفاده كنيم تا با جوانها رفيق شوند.
ما بايد خودمان را براي جهان پرخطر آماده كنيم، ارزش روحانيت روزبهروز بيشتر معلوم ميشود. يكبار زمان شاه ما لباس نو پوشيديم برويم تهران، در اتوبوس داشتند كرايه جمع ميكردند كه ديدم پول جيبم نيست؛ به راننده گفتم مرا پياده كن. گفتم من تازه تهران مشكلاتم شروع ميشود يا همينجا پيادهام كن يا خرجي تهرانم را هم بده.
مقام معظم رهبري ميگفت: پدرم را سوار جيپ كردند و بردند تبعيد؛ وي شروع به صحبت با مأمور كرد، از احوالپرسي تا بيان مسائل شرعي؛ جوري شد كه از اين مأموري كه ميخواست او را ببرد، خمس گرفت.
اين كارها نياز به روانشناسي دارد. بعضي جوانها مغرورند. بعضي جوانها عاشقاند. برخي بيتفاوتاند. برخي فرارياند. با هريك از اينها بايد متناسب با آنها رفتار كرد. برخورد با هر منكر يك شيوه خاصي ميخواهد. گاهي يك دقيقه حرف به اندازه يك دهه سخنراني اثر ميگذارد. مدت سخنراني بايد متناسب با شنوندگان باشد. علم الله أنّ فيكم ضعفا خفف الله، بعضي كارهاي ما ريشه در جايي ندارد؛ بعضي در خانه خبر ايجاد ميكنند در حاليكه هيچ امام و مرجع تقليدي در خانه قبر نداشت.