بزرگداشت اربعين و پرسش ‌هایی درباره این روز

شناسه نوشته : 12971

1393/09/05

تعداد بازدید : 1207

 بزرگداشت اربعين و پرسش ‌هایی درباره این روز
اهميت خواندن زيارت اربعين تا جايي است كه از علائم شيعه دانسته شده است‌، درست آن گونه كه بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز در روايات بيشماري‌، از علائم شيعه بودن عنوان شده است‌.

بزرگداشت اربعين و پرسش ‌هایی درباره این روز

 

اعمال روز اربعین امام حسین (علیه السلام)

نکاتی درباره ی اربعین

1. عدد چهل
2. اربعین امام حسین (علیه السلام)
3. بازگشت اسيران به مدينه يا كربلا
4. ميرزا حسين نوري و اربعين‌
5. شهيد قاضي طباطبائي و اربعين‌
اعتبار اربعين امام حسين (علیه السلام) از قديم الايام ميان شيعيان و در تقويم تاريخي ‌وفاداران به امام حسين (علیه السلام) شناخته شده بوده است‌. كتاب مصباح المتهجد شيخ طوسي كه حاصل گزينش دقيق و انتخاب معقول شيخ طوسي از روايات ‌فراوان درباره تقويم مورد نظر شيعه درباره ايام سوگ و شادي و دعا و روزه و عبادت است ‌، ذيل ماه «صفر» مي‌نويسد: نخستين روز اين ماه (از سال 121)، روز كشته شدن زيد بن علي بن الحسين است‌.
روز سوم اين ماه از سال 64 روزي است كه مسلم بن عقبه پرده كعبه را آتش زد و به ديوارهاي آن سنگ ‌پرتاب نمود در حالي كه به نمايندگي از يزيد با عبدالله بن زبير در نبرد بود.
روز 20 صفر ـ يعني اربعين ـ زماني است كه حرم امام حسين (علیه السلام) يعني كاروان ‌اسرا ، از شام به مدينه مراجعت كردند. و روزي است كه جابر بن عبدالله بن ‌حرام انصاري‌ ، صحابي رسول خدا (ص‌) ، از مدينه به كربلا رسيد تا به زيارت ‌قبر امام حسين (علیه السلام) بشتابد و او نخستين كسي است از مردمان كه قبر آن ‌حضرت را زيارت كرد.

اعمال روز اربعین امام حسین (علیه السلام):

در اين روز زيارت امام حسين (علیه السلام) مستحب است و اين زيارت‌، همانا خواندن زيارت اربعين است كه از امام عسكري (علیه السلام) روايت ‌شده كه فرمود: علامات مؤمن پنج تاست‌: خواندن 51 ركعت نماز در شبانه‌روز ـ نمازهاي واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست كردن انگشتري دردست راست ‌، برآمدن پيشاني از سجده ‌، و بلند خواندن بسم الله الرحمن ‌الرحيم در نماز.
شيخ طوسي سپس متن زيارت اربعين را با سند به نقل از حضرت صادق عليه ‌السلام آورده است‌: السلام علي ولي الله و حبيبه‌ ، السلام علي خليل الله و نجيبه ‌، السلام علي صفي الله و ابن صفيه‌...
اين مطلبي است كه شيخ طوسي‌ ، عالم فرهيخته و معتبر و معقول شيعه در قرن ‌پنجم درباره اربعين آورده است‌. طبعاً بر اساس اعتباري كه اين روز ميان ‌شيعيان داشته است‌، از همان آغاز كه تاريخش معلوم نيست‌، شيعيان به حرمت ‌آن‌، زيارت اربعين مي‌خوانده‌اند و اگر مي ‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام ‌حسين (علیه السلام) گرد آمده و آن امام را زيارت مي‌كردند. اين سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست ‌و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (علیه السلام) جمع می شوند.
در اينجا و در ارتباط با اربعين چند نكته را بايد توضيح داد.

1. عدد چهل‌

نخستين مسأله‌اي كه در ارتباط با « اربعين‌» جلب توجه مي‌كند، تعبير اربعين ‌در متون ديني است‌. ابتدا بايد نكته‌اي را به عنوان مقدمه يادآور شويم‌:
اصولا بايد توجه داشت كه در نگرش صحيح ديني‌، اعداد نقش خاصي به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القاي معنا و منظوري خاص ندارند؛ به اين صورت كه‌ كسي نمي ‌تواند به صرف اين كه در فلان مورد يا موارد، عدد هفت يا دوازده يا چهل يا هفتاد به كار رفته ‌، استنباط و استنتاج خاصي داشته باشد. اين يادآوري‌ ، از آن روست كه برخي از فرقه‌هاي مذهبي‌، بويژه آنها كه تمايلات‌ «باطني‌گري‌» داشته يا دارند و گاه و بيگاه خود را به شيعه نيز منسوب مي ‌كرده‌اند ، و نيز برخي از شبه فيلسوفان متأثر از انديشه‌هاي انحرافي و باطني ‌و اسماعيلي ‌، مروج چنين انديشه‌اي درباره اعداد يا نوع حروف بوده و هستند.
در واقع‌، بسياري از اعدادي كه در نقلهاي ديني آمده ‌، مي ‌تواند بر اساس يك‌ محاسبه الهي باشد، اما اين كه اين عدد در موارد ديگري هم كاربرد دارد و بدون يك مستند ديني مي‌توان از آن در ساير موارد استفاده كرد، قابل قبول نيست‌. به‌عنوان نمونه ‌، در دهها مورد در كتابهاي دعا ، عدد صد بكار رفته كه فلان ذكر را صد مرتبه بگوييد ، اما اين دليل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمي‌شود. همينطور ساير عددها. البته ناخواسته براي مردم عادي‌، برخي از اين اعداد طي‌ روزگاران ‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هايي هم از آن‌ها مي‌شود.
تنها چيزي كه درباره برخي از اين اعداد مي‌شود گفت آن است كه آن اعداد معین نشانه كثرت ‌است‌. به عنوان مثال‌، درباره هفت چنين اظهار نظري شده است‌. بيش از اين ‌هر چه گفته شود، نمي ‌توان به عنوان يك استدلال به آن نظر كرد.
مرحوم اربلي‌، از علماي بزرگ اماميه ‌، در كتاب كشف الغمه في معرفة الائمة ‌در برابر كساني كه به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده ‌گانه براي اثبات امامت ‌ائمه اطهار(علیه السلام) استناد كرده‌اند ، اظهار مي‌دارد ، اين مسأله نمي‌تواند چيزي را ثابت كند؛ چرا كه اگر چنين باشد ، اسماعيليان يا هفت امامي‌ها ، مي‌توانند دهها شاهد ـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند كه عدد هفت مقدس است ‌، كما اين كه اين كار را كرده‌اند.

عدد «اربعين‌» در متون ديني‌

يكي از تعبيرهاي رايج عددي‌، تعبير اربعين است كه در بسياري از موارد به كار رفته است‌. يك نمونه آن كه سن‌ّ رسول خدا (صلی الله علیه واله‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده كه عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فكري است‌. گفتني است كه برخي از انبياء در سنين كودكي به نبوّت رسيده‌اند. از ابن عباس (گويا به نقل از پيامبر (ص‌)) نقل شده كه اگر كسي چهل ساله شد و خيرش بر شرش غلبه نكرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلي آمده است ‌كه ‌، مردمان طالب دنيايند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پي آخرت خواهند رفت‌. (مجموعه ورام‌، ص 35)
در قرآن آمده است «ميقات‌» موسي با پروردگارش در طي چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است كه‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روي كوه صفا در حال سجده بود. (مستدرك وسائل ج 9، ص 329) در باره بني اسرائيل هم آمده كه‌ براي استجابت دعاي خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه مي ‌كردند. (مستدرك ج 5،ص 239) در نقلي آمده است كه اگر كسي چهل روز خالص براي خدا باشد، خداوند او را در دنيا زاهد كرده و راه و چاه زندگي را به او مي ‌آموزد و حكمت ‌را در قلب و زبانش جاري مي‌كند. بدين مضمون روايات فراواني وجود دارد. چله نشيني صوفيان هم درست يا غلط‌، از همين بابت بوده است‌. علامه مجلسي در کتاب بحار الانوار در اين باره كه برگرفتن چهل نشيني از حديث مزبور نادرست است‌، به تفصيل سخن گفته است‌.
اعتبار حفظ چهل حديث كه در روايات ‌فراوان ديگر آمده ‌، سبب تأليف صدها اثر با عنوان اربعين در انتخاب چهل ‌حديث و شرح و بسط آنها شده است‌. در اين نقلها آمده است كه اگر كسي از امّت من‌ ، چهل حديث حفظ كند كه در امر دينش از آنها بهره برد ، خداوند در روز قيامت او را فقيه و عالم محشور خواهد كرد. در نقل ديگري آمده است كه ‌اميرمؤمنان (علیه السلام) فرمودند: اگر چهل مرد با من بيعت مي‌كردند ، در برابر دشمنانم مي‌ايستادم‌. (الاحتجاج‌، ص 84 )
مرحوم كفعمي نوشته است‌: زمين از يك ‌قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجيب‌، هيچگاه خالي ‌نمي‌شود. (بحار ج 53، ص 200)
درباره نطفه هم تصور براين بوده كه بعد از چهل‌ روز عَلَقه مي‌شود. همين عدد در تحولات بعدي علقه به مُضْغه تا تولد در نقلهاي كهن بكار رفته است‌، گويي كه عدد چهل مبدأ يك تحول دانسته شده‌است‌.
در روايت است كه كسي كه شرابخواري كند، نمازش تا چهل روز قبول‌ نمي‌شود. و نيز در روايت است كه كسي كه چهل روز گوشت نخورد، خلقش ‌تند مي‌شود. نيز در روايت است كه كسي كه چهل روز طعام حلال بخورد ، خداوند قبلش را نوراني مي‌كند. نيز رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: كسي كه لقمه حرامي ‌بخورد ، تا چهل روز دعايش مستجاب نمي‌شود. (مستدرك وسائل‌، ج 5، ص 217)
اينها نمونه‌اي از نقلهايي بود كه عدد اربعين در آنها به كار رفته است‌.

2. اربعين امام حسين (علیه السلام)

بايد ديد در كهن‌ترين متون مذهبي ما ، از «اربعين‌» چگونه ياد شده است‌. به عبارت ‌ديگر دليل برزگداشت اربعين چيست‌؟ چنان كه در آغاز گذشت‌، مهمترين نكته درباره اربعين‌، روايت امام عسكري (علیه السلام) است‌. حضرت در روايتي كه در منابع ‌مختلف از ايشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است‌: 1 ـ خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (17 ركعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زيارت اربعين 3 ـ انگشتري در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پيشاني 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.
اين حديث تنها مدرك معتبري است كه جداي از خود زيارت اربعين كه درمنابع دعايي آمده‌، به اربعين امام حسين (علیه السلام) و بزرگداشت آن روز تصريح كرده ‌است‌.
اما اين كه منشأ اربعين چيست‌، بايد گفت‌، در منابع به اين روز به دو اعتبار نگريسته شده است‌.


نخست: روزي كه اسراي كربلا از شام به مدينه مراجعت كردند.


دوم : روزي كه جابر بن عبدالله انصاري ‌، صحابي پيامبر خدا (ص‌) از مدينه به ‌كربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) را زيارت كند. شيخ مفيد (م 413) در«مسار الشيعه» كه در ايام مواليد و وفيات ائمه اطهار علیهم السلام است ‌، اشاره به روز اربعين‌كرده و نوشته است‌: اين روزي است كه حرم امام حسين (علیه السلام)، از شام به سوي مدينه مراجعت كردند. نيز روزي است كه جابر بن عبدالله براي زيارت امام ‌حسين (علیه السلام) وارد كربلا شد.


كهن‌ترين كتاب دعايي مفصل موجود، كتاب «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي از شاگردان شيخ مفيد است كه ايشان هم همين مطلب را آورده است‌. شيخ ‌طوسي پس از ياد از اين كه روز نخست ماه صفر روز شهادت زيد بن علي بن‌الحسين (علیه السلام) و روز سوم ماه صفر ، روز آتش زدن كعبه توسط سپاه شام در سال‌هجري است‌ ، مي‌نويسد: بيستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه كربلا) روزي است كه حرم سيد ما اباعبدالله الحسين از شام به مدينه مراجعت كرد و نيز روزي است كه جابر بن عبدالله انصاري ، صحابي رسول خدا (ص‌) از مدينه وارد كربلا شد تا قبر حضرت را زيارت كند. او نخستين كس از مردمان بود كه امام حسين (علیه السلام) را زيارت كرد. در چنين روزي زيارت آن حضرت ‌مستحب است و آن زيارت اربعين است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است كه وقت خواندن زيارت اربعين ‌، هنگامي است كه روز بالا آمده ‌است‌.
در كتاب «نزهة الزاهد» هم كه در قرن ششم هجري تأليف شده ‌، آمده‌: در بيستم ‌اين ماه بود كه حرم محترم حسين از شام به مدينه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همين طور در ترجمه فارسي فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحيح مجد طباطبائي‌، ص‌) و كتاب مصباح كفعمي كه از متون دعايي بسيار مهم قرن نهم هجري است‌ اين مطلب آمده است‌. برخي استظهار كرده‌اند كه عبارت شيخ مفيد و شيخ‌طوسي‌ ، بر آن است كه روز اربعين ‌، روزي است كه اسرا از شام به مقصد مدينه ‌خارج شدند نه آن كه در آن روز به مدينه رسيدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هر روي‌، زيارت اربعين از زيارت‌هاي مورد وثوق امام حسين (علیه السلام) است كه از لحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.

3. بازگشت اسيران به مدينه يا كربلا

اشاره كرديم كه شيخ طوسي‌، بيستم صفر يا اربعين را، زمان بازگشت اسراي ‌كربلا از شام به مدينه دانسته است‌. بايد افزود كه نقلي ديگر، اربعين را بازگشت اسرا از شام را به «كربلا» تعيين كرده است‌. تا اينجا، از لحاظ منابع كهن‌، بايد گفت اعتبار سخن نخست بيش از سخن دوم است‌. با اين حال‌، علامه مجلسي پس از نقل هر دو اين‌ها، اظهار مي‌دارد: احتمال صحت هر دوي اينها (به لحاظ زماني‌) بعيد مي‌نمايد. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ايشان اين ‌ترديد را در كتاب دعايي خود «زاد المعاد» هم عنوان كرده است‌. با اين حال‌، درمتون بالنسبه قديمي‌، مانند «لهوف» و «مثيرالاحزان» آمده است كه اربعين‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به كربلاست‌. اسيران‌، از راهنمايان خواستند تا آنها را از كربلا عبور دهند.
بايد توجه داشت كه اين دو كتاب‌، در عين حال كه مطالب مفيدي دارند ، از جهاتي‌ ، اخبار ضعيف و داستاني هم دارند كه براي شناخت آنها بايد با متون ‌كهن‌تر مقايسه شده و اخبار آنها ارزيابي شود. اين نكته را هم بايد افزود كه ‌منابعي كه پس از لهوف‌ ، به نقل از آن كتاب اين خبر را نقل كرده‌اند، نبايد به‌عنوان يك منبع مستند و مستقل‌، ياد شوند. كتابهايي مانند «حبيب السير» كه به ‌نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به كربلا آورده‌اند، (نفس المهموم ترجمه شعراني‌، ص 269) نمي‌توانند مورد استناد قرار گيرند.
در اينجا مناسب است دو نقل را در باره تاريخ ورود اسرا به دمشق ياد كنيم‌. نخست نقل ابوريحان بيروني است كه نوشته است‌:
در نخستين روز ماه صفر ، أدخل رأس الحسين عليه السلام مدينة دمشق‌ ، فوضعه يزيد لعنه الله بين يديه ‌و نقر ثناياه بقضيب كان في يده و هو يقول‌:
لست من خندف ان لم أنتقم‌
من بني أحمد، ما كان فَعَل‌
ليْت‌َ أشياخي ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل‌
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: يا يزيد لاتشل‌
قد قتلنا القرن من أشياخهم‌
و عدلناه ببدر ، فاعتدل (الاثار الباقيه‌، ص 422)
وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (علیه السلام) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود ، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (علیه السلام) می زد.
دوم سخن عماد الدين طبري (م حوالی 700) در «كامل بهائي» است كه رسيدن اسرا به دمشق را در16 ربيع الاول دانسته ـ يعني 66 روز پس از عاشورا ـ میداند كه طبيعي‌تر مي‌نمايد.

4. ميرزا حسين نوري و اربعين‌

علامه ميرزا حسين نوري از علماي برجسته شيعه‌، و صاحب كتاب «مستدرك الوسائل» در كتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزيابي برخي از روضه‌ها و نقلهايي پرداخته كه به مرور در جامعه شيعه رواج يافته و به نظر وي ‌از اساس‌، نادرست بوده است‌. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.
ايشان اين عبارت سيد بن طاوس در لهوف را نقل كرده‌است كه اسرا در بازگشت از شام‌، از راهنماي خود خواستند تا آنها را به كربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است‌. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 152)
داستان از اين قرار است كه سيد بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را به‌كربلا در اربعين نقل كرده است‌. در آنجا منبع اين خبر نقل نشده و گفته مي‌شود كه وي در اين كتاب مشهورات ميان شيعه را كه در مجالس سوگواري بوده‌، درآن مطرح كرده است‌.
اما همین سيد بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به اين كه شيخ طوسي در مصباح‌ مي ‌گويد اسرا روز اربعين از شام به سوي مدينه حركت كردند و خبر نقل شده ‌در غير آن كه بازگشت آنان را در اربعين به كربلا دانسته‌اند، در هر دو مورد ترديد مي‌كند. ترديد او از اين ناحيه است كه ابن زياد مدتي اسراء را در كوفه ‌نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زماني كه در مسير رفت به شام و اقامت یك ماهه در آنجا و بازگشت مورد نياز است‌، بعيد است كه آنان در اربعين به ‌مدينه يا كربلا رسيده باشند. ابن طاوس مي‌گويد: اين كه اجازه بازگشت به كربلا به آنها داده باشد، ممكن است‌، اما نمي‌توانسته در اربعين باشد. در خبر مربوط به‌ بازگشت آنان به كربلا گفته شده است كه همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاووس در اين كه جابر هم روز اربعين به كربلا رسيده باشد، ترديد مي‌كند. (اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101).
این ممکن است که ابن طاووس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زائر است.


اما درباره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شيخ مفيد در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین (علیه السلام) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشاره‌اي به اين كه ‌اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همين طور ابومخنف راوي مهم شيعه هم ‌اشاره‌اي در مقتل الحسين خود به اين مطلب ندارد. در منابع كهن تاريخ كربلا هم مانند انساب الاشراف‌، اخبارالطوال‌، و طبقات الكبري اثري از اين خبر ديده نمي‌شود.
روشن است كه حذف عمدي آن معنا ندارد؛ زيرا براي چنين‌حذف و تحريفي‌، دليلي وجود ندارد.
خبر زيارت جابر، دركتاب بشارة المصطفي آمده‌، اما به ملاقات وي با اسرا اشاره نشده است‌.
مرحوم حاج شيخ عباس قمي هم‌، به تبع استاد خود نوري ‌، داستان آمدن‌اسراي كربلا را در اربعين از شام به كربلا نادرست دانسته است‌. (منتهي الامال‌، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهه‌هاي اخير مرحوم محمد ابراهيم آيتي هم در كتاب ‌بررسي تاريخ عاشورا بازگشت اسرا را به كربلا انكار كرده است‌. (بررسي تاريخ‌عاشورا، صص 148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.

5. شهيد قاضي طباطبائي و اربعين‌

شهيد محراب مرحوم حاج سيد محمدعلي قاضي طباطبائي رحمة الله عليه‌، كتاب‌ مفصلي با نام «تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيد الشهداء» درباره اربعين ‌نوشت‌که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.
هدف ايشان از نگارش اين اثر آن بود تا ثابت كند، آمدن اسراي از شام‌ به كربلا در نخستين اربعين‌ ، بعيد نيست‌. اين كتاب كه ضمن نهصد صفحه‌ چاپ شده‌ ، مشتمل بر تحقيقات حاشيه‌اي فراواني در باره كربلاست كه بسيارمفيد و جالب است‌. اما به نظر مي‌رسد در اثبات نكته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق‌نبوده است‌.


ايشان درباره اين اشكال كه امكان ندارد اسرا ظرف چهل روز از كربلا به كوفه‌ ، از آنجا به شام و سپس از شام به كربلا بازگشته باشند ، هفده نمونه از مسافرتها و مسيرها و زمانهايي كه براي اين راه در تاريخ آمده را به تفصيل نقل كرده‌اند. دراين نمونه‌ها آمده است كه مسير كوفه تا شام و به عكس از يك هفته تا ده دوازده ‌روز طي مي‌شده و بنابر اين‌، ممكن است كه در يك چهل روز، چنين مسير رفت و برگشتي طي شده باشد. اگر اين سخن بيروني هم درست باشد كه سر امام حسين (علیه السلام) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، مي‌توان اظهار كرد كه بيست ‌روز بعد، اسرا مي‌توانستند در كربلا باشند.


بايد به اجمال گفت‌: بر فرض كه طي اين مسير براي يك كاروان‌، در چنين زمان ‌كوتاهي‌، با آن همه زن و بچه ممكن باشد، بايد توجه داشت كه آيا اصل اين ‌خبر در كتابهاي معتبر تاريخ آمده است يا نه‌. تا آنجا كه مي‌دانيم‌، نقل اين خبر در منابع ‌تاريخي‌، از قرن هفتم به آن سوي تجاوز نمي‌كند. به علاوه‌، علماي بزرگ شيعه‌، مانند شيخ مفيد و شيخ طوسي‌، نه تنها به آن اشاره نكرده‌اند، بلكه به عكس‌ِ آن تصريح كرده و نوشته‌اند: روز اربعين روزي است كه حرم امام حسين (علیه السلام) وارد مدينه شده يا از شام به سوي مدينه خارج شده است‌.
آنچه مي ‌ماند اين است كه نخستين زيارت امام حسين (علیه السلام) در نخستین اربعين، توسط جابر بن عبدالله انصاري صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام كه از هر فرصتي براي رواج زيارت امام حسين (علیه السلام) بهره مي‌گرفتند، آن‌روز را كه نخستين زيارت در آن انجام شده‌، به عنوان روزي كه زيارت امام‌حسين (علیه السلام) در آن مستحب است‌، اعلام فرمودند.


متن زيارت اربعين هم از سوي حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامين عالي‌، شيعيان را از زيارت‌آن حضرت در اين روز برخوردار مي‌كند.


اهميت خواندن زيارت اربعين تا جايي است كه از علائم شيعه دانسته شده است‌، درست آن گونه كه بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز در روايات بيشماري‌، از علائم شيعه بودن عنوان شده است‌.
زيارت اربعين در «مصباح المتهجد» شيخ طوسی و نيز «تهذيب الاحكام» وي به نقل از صفوان بن مهران جمال آمده است‌. وي گفت كه مولايم صادق (علیه السلام) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذيب الاحكام‌، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101، مزار مشهدي‌، ص 514 (تحقيق قيومي‌)، مزار شهيد اول (تحقيق‌مدرسة الامام المهدي‌، قم 1410)، ص 185 ـ 186).


اين زيارت‌، به جهاتي مشابه برخي از زيارات ديگر است‌، اما از آن روي كه‌ مشتمل بر برخي از تعابير جالب در زمينه هدف امام حسين از اين قيام است‌، داراي اهميت ويژه مي‌باشد. در بخشي از اين زيارت در باره هدف امام حسين‌(علیه السلام) از اين نهضت آمده است‌:"... و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة ‌و حيرة الضلالة‌... و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الادني‌".
خدايا ، امام حسين (علیه السلام) همه چيزش را براي نجات بندگانت از نابخردي و سرگشتگي و ضلالت در راه تو داده در حالي كه مشتي فريب خورده كه انسانيت ‌خود را به دنياي پست فروخته‌اند بر ضد وي شوريده آن حضرت را به ‌شهادت رساندند.


دو نکته کوتاه:
نخست آن که برخي از رواياتي كه در باب زيارت امام حسين (علیه السلام) در كتاب كامل الزيارات ‌ابن قولويه آمده‌، گريه چهل روزه آسمان و زمين و خورشيد و ملائكه را بر امام‌حسين (علیه السلام) يادآور شده است‌. (اربعين شهيد قاضي‌، ص 386)
دوم این که ابن طاووس يك اشكال تاريخي هم نسبت به اربعين بودن روز بيستم صفر مطرح كرده و آن اين كه اگر امام حسين (علیه السلام) روز دهم محرم به شهادت رسيده‌ باشد، اربعين آن حضرت نوزدهم صفر مي‌شود نه بيستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمي كه در دهم آن امام حسين (علیه السلام) به شهادت رسيده‌، بيست و نه روز بوده است‌. اگر ماه كامل بوده ‌، بايد گفت كه روز شهادت را به ‌شمارش نياورده ‌اند. (بحار الانوار، ج 98، ص 335).

نويسنده:رسول جعفریان

منبع:سایت تخصصی امام حسین علیه السلام

سامانه نجم