شهادت در فرهنگ امام علی (علیه السلام) باختن نیست، بردن است.
شهادت در فرهنگ امام علی (علیه السلام) به آب رسیدن لب تشنه است.
شهادت در فرهنگ امام علی (علیه السلام) یافتن گمگشته است.
شهادت در فرهنگ امام علی (علیه السلام) امید زندگی است; آرزو است!
و بالاخره شهادت در فرهنگ مولی همان است که قرآن فرمود: «فوز عظیم» برندگی بزرگ.
پیشگویی پیامبر از شهادت امام علی (علیه السلام)
شهادت مولی علی (علیه السلام) را پیامبر اکرم (ص) به هنگام نزول آیه 1 و 2 سوره عنکبوت پیشگویی کرده بود، که سخن از امتحان است.
مولی علی (علیه السلام) با یادآوری خاطرهای از پیامبر، مسئله شهادت خود را پرسید.
فرمود آیا پس از اتمام «جنگ احد» که من سعادت شهادت را نداشتم، و بر من گران آمد، شما نفرمودید بشارت باد بر تو که شهادت در انتظارت نشسته است؟ !
پیامبر (ص) فرمود: همینطور است! حال بگو «فکیف صبرک اذن» در آن هنگام صبرت چگونه است؟
مولی (علیه السلام) گفت: شهادت جای شکیبایی و صبر ندارد، بلکه جای شکر و سپاس دارد. (1)
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
در روایتی جابر بن عبدالله انصاری آورده است که پیامبر (ص) به امام علی (علیه السلام) فرمود: تو جانشین منی و تو را خواهند کشت و سرانجام این محاسنت به خون سرت خضاب خواهد شد. (2)
در روایتی آمده است عائشه گوید: «رایت النبی التزم علیا و قبله» پیامبر را دیدم، علی (علیه السلام) را در آغوش گرفته، او را میبوسد و میفرماید: «بابی الوحید الشهید» پدرم فدای شهید تنها! (3)
در روایاتی پیامبر (ص) قاتل امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را شقیترین مردم و یا شقی ترین این امت نامیده است. (4)
آگاهی امام علی (علیه السلام) از شهادت خود
و شخص امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز بارها شهادت خود را پیشگویی کرده بود و فرموده بود که محاسنم به خون سرم خضاب خواهد شد و کاملا قاتل خویش را میشناخت!
در آخرین ماه رمضان عمر مبارکش، که در شب بیست و یکم آن به شهادت رسید فرمود:
«اتاکم شهر رمضان و هو سید الشهور و اول السنة» ماه رمضان فرا رسید که بهترین ماهها است و اول سال «سالکان الی الله» است «و فیه تدور رمی السلطان» آسیاب ذات مقدس ربوبی در آن میچرخد، کنایه از آنکه خداوند احسانش را بین بندگان خود به گردش درآورده است. «الا و انکم حاجوا العام صفا واحدا و آیة ذلک انی لست فیکم» امسال حج انجام میدهید به آن نشانه که دیگر علی را در جمع خود نمیبینید. (5)
امام علی (علیه السلام) یک عمر بیصبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان حال و هوای دیگری داشت، هر روزی که از ماه رمضان میگذشت، زمان وصل حضرت نزدیک میشد، او حال ویژه ای مییافت.
وعده وصل چون شود نزدیک
آتش عشق بیشتر گردد
شب نوزدهم میهمان دخترش «ام کلثوم» بود و با سادهترین افطار، روزه اش را به اتمام رساند و تا صبح بیدار بود.
دخترش به بابا عرض کرد: «ما هذا الذی قد اسهرک؟» چرا امشب بیداری؟ چه حادثه ای بیدارت نگاه داشته است؟
حضرت فرمود: «انی مقتول لو قد اصبحت» به هنگام صبح بر من ضربتخواهند زد، ضربتی که به شهادت ختم میگردد. (6)
آن شب جهان هستی نگران علی (علیه السلام) بود! مرغابی ها به هنگام خروج مولی از خانه ناله زدند، گوئیا به آنان الهام شده بود که مولی را از دست میدهند.
مولی به نماز صبح ایستاد، سوره حمد را خواند، سپس سوره انبیاء را آغاز کرد و یازده آیه خوانده بود که ناگاه اشقی الاولین والآخرین، ضربتبر فرق نازنینش فرود آورد. (7)
به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را
به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را
به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم
که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را
همه اهل بیت عصمت زسرا برون دویدند
ابتا و واعلیا بنمود پر فضا را
تنها جمله ای که به هنگام فرود آمدن ضربتبر فرق نازنین علی (علیه السلام) از حضرت شنیده شد، این بود که «فزت و رب الکعبة» به خدای کعبه رستگار شدم! (8)
«فائز» برنده مرحله پایانی مسابقه است و فرق آن با «فلاح» این است که فلاح از بند رستن است. چه بسا کسانی که در مراحلی از یک مسابقه برنده باشند، اما سرانجام در مرحله پایانی ببازند، برنده واقعی آن است که در مرحله پایانی و به اصطلاح «فینال مسابقات» مدال پیروزی را نصیب خود سازد، و امام علی (علیه السلام) خود را برنده این مرحله میداند.
رفتار مولی در فاصله ضربت تا شهادت
و اینک فهرستی از رفتار مولی (علیه السلام) از زمان ضربت تا شهادت:
1- گفتن جمله «فزت و رب الکعبة» به هنگام فرود آمدن ضربت.
2- فرمود: «لایفوتنکم الرجل» ابن ملجم را دستگیر کنید. (9)
این بزرگترین توطئه گر و شقیترین که انسانیت را به ماتم نشاند، نباید از معرکه بگریزد، باید دستگیر گشته به سزای جنایت ننگین خود برسد.
3- سفارش به برخورد انسانی با قاتل «اطیبوا طعامه و الینوا فراشه» (10) غذاهای خوب و بستر نرم به او دهید.
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
و در روایتی هست فرمود: «اطعموه من طعامی و اسقوه من شرابی» (11) از همان غذایی که به من میدهید و با همان نوشیدنی که از من پذیرایی میکنید، از قاتلم پذیرایی کنید.
4- سفارش فرمود: «ایاکم و المثله...» او را شکنجه نکنید، اعضایش را نبرید، نگوئید چون علی را کشته باید او را تکه تکه کنیم که پیامبر (ص) فرمود: سگ هار را هم مثله نکنید. (12)
5- فرمود ابن ملجم را نزدم بیاورید، او را نزد مولی آوردند.
حضرت به او فرمود: «ای عدوالله لم احسن الیک» هان دشمن خدا آیا به تو احسان نکردم؟
گفت: بله.
سپس فرمود: «فما حملک علی هذا؟» چه چیزی تو را به این جنایت واداشت؟
این شقی پست پاسخ داد که شمشیرم را چهل روز تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین خلق خدا را با آن بکشم!
مولی علی (علیه السلام) فرمود: تو خود بدترین خلق خدایی و با همین شمشیر کشته خواهی شد. (13)
6- برای مولی طبیب آوردند، طبیب تا زخم مولی را دید گفت: «وصیتی دارید بفرمائید» که دیگر کار تمام است و زخم به مغز رسیده است. (14)
طبیبا وامکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
ببند آنگونه زخمم را که در قبر
نبیند فاطمه زخم سرم را
در و دیوار مسجد هستشاهد
که من گفتم اذان آخرم را
وداع زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
7- برخی از سفارشها و وصایایی که در این مدت فرموده است عبارتند از:
1- سفارش به تقوی و پرهیز از دلبستگی به دنیا و زهد در آن.
2- کار برای خدا.
3- یار مظلوم و دشمن ظالم بودن.
4- دعوت به نظم و برنامه ریزی در زندگی.
5- تلاش برای ایجاد آشتی و صفا در جامعه.
6- سفارش به زندگی و تامین نیاز یتیمان.
7- سفارش به همسایه شایسته بودن.
8- سفارش به انس و عمل به قرآن.
9- سفارش به نماز.
10- سفارش به خانه خدا و حج.
11- سفارش به جهاد با مال و جان و زبان در راه خدا.
12- سفارش به صمیمیت و دوستی و پرهیز از قهر و کینه توزی.
13- سفارش به اینکه در قصاص ابن ملجم زیاده روی نشده، او را به یک ضربتبکشید که او بیش از یک ضربت نزده است.
14- سفارش به زکوة.
15- سفارش به رسیدگی به مشکل فقرا و محرومان.
16- سفارش به حمایت از ذریه پیامبر و دفاع از آنها.
17- سفارش به تکریم اصحاب شایسته پیامبر اکرم (ص) .
18- سفارش به برخورد شایسته با زنان.
19- سفارش به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اینکه پیامدترک آن بسیار وخیم است.
20- سفارش به توحید و دوری از شرک به هر نوع آن.
21- سفارش به برپایی سنت پیامبر (ص) .
22- سفارش به حریم نگهداری برای ذات تقدس ربوبی در آشکار و نهان.
23- سفارش به روزه که زکات بدن است.
24- سفارش به شرکت در مجالس ذکر و یاد خدا.
25- سفارش به گذشت.
26- سفارش به زندگی انسانی با مردم. (15)
اینها برخی از وصایای مولی علی (علیه السلام) چه به صورت جمعی و یا به صورت فردی در این مدت بوده است.
8- اندکی قبل از شهادت فرمود: مرگ برای من میهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مثل من و مرگ، مثل لب تشنهای است که بعد مدتها به آب برسد و همانند کسی است که گمشده ارزشمندی داشته باشد و بعد مدتها آن را بیابد. (16)
9- و سرانجام آخرین جملهای را که فرمود و به دیدار خدا رفت این بود که: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» این جملات را گفت و در شب جمعه 21 رمضان سال چهل هجرت جهان انسانیت را به داغ نشاند و به فراق ابدی خود مبتلا ساخت. (17)
گفتنیها در این زمینه بسیار است و علی (علیه السلام) دریاست و ما قطرهای ناچیز!
قلم در برابر کوه فضائل و شخصی که بر شاخسار فضائل نشسته، اظهار عجز میکند و زبان حالش این است که:
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
پس همان به، که قلم را واگذاریم و از روح بلند مولی (علیه السلام) استمداد کنیم که همه ما را پیرو شایستهاش قرار بدهد. آمین رب العالمین.
____________________________
1. نهج البلاغه، خطبه 156; بحارالانوار، ج41، ص7.
2. المعجم الکبیر، ج2، ص247.
3. تاریخ دمشق، ج42، ص549.
4. اسد الغابة، ج4، ص110; تاریخ دمشق، ج42، ص550; السیرةالنبویة ابن هشام، ج2، ص249.
5. الارشاد، ج1، ص320; المناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص271.
6. الارشاد، ج1، ص16; اعلام الوری، ج1، ص310.
7. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج7، ص239.
8. بحارالانوار، ج42، ص288.
9. الامامة والسیاسة ج1، ص180.
10. انساب الاشراف، ج3، ص256; الامامة والسیاسة، ج1، ص181.
11. کشف الغمة، ج2، ص59.
12. نهج البلاغه، نامه47; الکامل فی التاریخ، ج2، ص435.
13. تاریخ طبری، ج5، ص145; الکامل فی التاریخ، ج2، ص435.
14. مقاتل الطالبیین، ص51; الاستیعاب، ج2، ص221.
15. موسوعة الامام علی بن ابیطالب، ج7، از صفحه 254 تا صفحه263.
16. نهج البلاغه، نامه 23; بحارالانوار، ج42، ص254.
17. بحارالانوار، ج42، ص290.
در تدوین این مقاله، از کتاب ارزشمند موسوعة الامام علی بن ابیطالب (علیه السلام) ج7، بهره فراوان بردم.