-
1395/09/16
جعفر پيش رفت كه نماز بگذارد، چون قصد آن كرد كه تكبير گويد، ديدم كه كودكى- صلوات اللّه عليه- پيدا شد، گندمگون، مجعّد موى، و رداى او را گرفته كشيد و فرمود كه: اى عمّ! دور شو، كه من به نماز كردن بر پدر خود از تو سزاوارترم
-
1395/09/16
کوشش و تلاشی که از ناحیه دستگاه خلافت اعمال می شد تا نظر مردم را جلب کرده، به آنها بقبولانند که حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، خود قراین متقن و مستحکمی است بر دخیل بودن آنها در قتل امام. چرا که اگر چنین نباشد چه دلیلی دارد که عبیدالله بن خاقان به محض شنیدن خبر بیماری حضرت به خانه خلیفه رفته، از او کسب تکلیف کند و آن همه مأمور و جاسوس و طبیب در منزل حسن بن علی (علیه السلام) بگمارند.
-
1396/06/31
مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را برای همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از کارهای او بی خبر نماند (دختر مامون نیز براستی وظیفه خبرچینی و گزارشگری مامون را خوب انجام میداد و تاریخ شاهد این حقیقت است)
-
1396/06/30
امام جواد عليه السلام عابدترين فرد زمانش بود. محبّت و علاقه اش نسبت به باري تعالى وصف نشدنى و خوف، خشوع و اخلاصش در طاعت و عبادت خداوند ستودنى است
-
1396/06/05
تو باقر علم کبریایی، تو آینه ی خدا نمایی
تو قبله ی جان انبیایی، حق است که حجت خدایی
-
1396/06/05
امام باقر علیه السلام در مورد صفات شیعیان واقعی می فرمایند: ای گروه پیروان ما! وصیت های ما را بشنوید و فهم کنید و پیمان ما را با دوستانمان بشناسید. در گفتارتان صادق باشید، بخاطر ایمانی که دارید، به دوستان و دشمنانتان نیکی کنید
-
1396/06/05
پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به يكى از ياران پارساى خود«جابر بن عبد الله انصارى »فرمود.اى جابر!تو زنده مى مانى و فرزندم «محمد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب »را كه نامش در تورات «باقر»است در مى يابى،بدانهنگام سلام مرا بدو برسان.
-
1396/06/05
لقب باقر را پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به آن حضرت داده بود و فرموده بود: او علم دين را خواهد شكافت (باقر: شكافنده
-
1396/06/05
عمر بن حنظله گفت بحضرت باقر علیه السلام عرض كردم خيال ميكنم مرا نزد شما مقام و منزلتى است فرمود بلى عرض كردم من احتياجى بشما دارم سؤال كرد چيست؟
عرض كردم تقاضا دارم اسم اعظم را بمن بياموزى فرمود تو طاقت دارى؟
گفتم بلى. فرمود داخل خانه شو امام داخل خانه شد دست خود را روى زمين گذاشت چنان تاريك شد كه لرزه بر اندام عمر بن حنظله افتاد. فرمود حالا چه ميگوئى مايلى اسم اعظم را بياموزى؟ عرض كرد نه. امام دست خود را برداشت خانه بحال اول برگشت.
-
1396/06/05
كلینى به سند خود از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمود: پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت كردم كه یكى از آنان نافع مولاى عبدالله بن عمر بود.